نام این پیامبر خدا 136 بار در قرآن آمده است.
زندگى آن پیامبر خدا و سرگذشت قوم آن حضرت یعنى مردم یهود درس هاى بسیار آموزنده اى براى ما دارد. خدا در سوره هاى مختلفى از آنها یاد کرده و اشتباه هاى آنان را بیان نموده، تا ما به مشکلات آنها گرفتار نشویم و خطاهاى آنها را تکرار نکنیم.
اما دلائل دیگری را برای این مطلب می توان ذکر نمود:
1- سرنوشت قوم بنی اسرائیل با سرنوشت مسلمانان شباهت های بسیاری دارد و روایتی در این زمینه بیان شده است: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم مى فرمود: «امتم سنت بنى اسرائیل را پیشه كنند و در آن گام بردارند و پا جاى پاى آنان گذارند، مانند آنان رفتار نمایند به گونه اى كه اگر آنان به سوراخى خزیدند اینان نیز با آنان در آن سوراخ خزند. همانا كه تورات و قرآن را یك فرشته در یك ورق و با یك قلم نگاشته است، سنن و امثال امتها یكسان جریان یابند» بنابراین نقل داستان بنی اسرائیل بیشترین تناسب را با حال امت اسلامی دارد و برای آنها درس آموز ترین داستان هاست.
2- یهود که از بنی اسرائیل می باشند، در دوران رسول الله (ص) نقش گسترده ای در جامعه داشتند و دشمنی های بسیاری با اسلام داشتند:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَكُوا؛[مائده/82] بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشركان خواهى یافت»
از این رو، پرداختن به ماهیت آن ها و گذشته شان می تواند پاتکی در مقابل تهاجم های آن ها باشد. و توطئه هایشان را خنثی کند. و جالب اینجاست با اینکه قرآن، یهود را در شمردن دشمنان مقدم می دارد، تصور تاریخی ما معمولا این است که دشمنی مشرکان بیشتر بوده است! چون یهود نقش پیچیده ای تری ایفا می کرد و سعی می نمود دشمنی اش علنی نشود. اما دقت در اخراج سه قبیله یهود از مدینه و توطئه های آن ها، و اینکه به محض حذف شدن جبهه مشرکین، یهود را علنی در صحنه می بینیم، روشن می شود که یهود چه نقش پررنگی در این ماجرا داشته است.
3- نقش یهود در به انحراف کشاندن مسیحیت (ماجرای پولس) و مهارت آن ها در تحریف گری، و وجود پدیده ای به نام اسرائیلیات در روایات، و مسائلی که در زمانه ما هویداست، نشان می دهد که ما باید توجه بیشتری به این طایفه داشته باشیم و توطئه هایش را بشناسیم. و اهتمام قرآن می تواند از این جهت باشد.
در تفسیر نمونه در این رابطه می نویسد: "این كه میبینیم این سرگذشت مشروحتر از سرگذشت انبیای دیگر بیان شده ممكن است به خاطر این باشد كه:
اوّلاً یهود و پیروان موسی بن عمران در محیط نزول قرآن زیاد بودهاند و توجیه (= راهنمایی) آنها به سوی اسلام به مراتب لازمتر بود.
ثانیاً قیام پیامبر اسلام(ص) شباهت بیشتری به قیام موسی بن عمران داشت... ضمناً چون كشور مصر وسیعتر و مردم مصر دارای تمدن پیشرفتهتری از قوم نوح و هود و شعیب و مانند آنها بودند و مقاومت دستگاه فراعنه به همین نسبت بیشتر بود، قیام موسی بن عمران از اهمیت بیشتری برخوردار گردید، و نكات عبرتانگیز فراوانتری در بر دارد، لذا به تناسبهای مختلف روی فرازهای گوناگون زندگی موسی و بنی اسرائیل تكیه شده است".( تفسیر نمونه، ج 6، ص 279 – 278 )